ای خدا Hard دلم Format مکن .................................... Filed من را خالی از برکت مکن
Option غم را خدایا On مکن ........................................ File اشکم را خدایا Run مکن
Deltree کن شاخه های غصه را .................................. سردی و افسردگی هر سه را Jumper شادی بیا تا Set کنیم ..................................... سیستم اندوه را Reset کنیم
نام تو Password درهای بهشت ................................ آدرس Email سایت سرنوشت ای خدا روز ازل Cad داشتی .................................... Mouse بود اما مگر Pad داشتی
که چنین طرح 3D می زدی ...................................... طرح خود بر روی CD می زدی تا نیفتد Bug در اندیشه مان ................................... تا که ویروسی نگردد ریشه مان
ای خدا بر ما ایمن فرست ......................................... بهر دلهای پر آتش Fan فرست ای خدا حرف دلم با کی زنم .................................... Help می خواهم که F1 می زنم
آدمک آخر دنیاست بخند
آدمک مرگ همینجاست بخند
آن خدایی که بزرگش خاندی
به خدا مثل تو تنهاست بخند
دست خطی که تو را عاشق کرد
شوخی کاغذی ماست بخند
فکر کن درد تو ارزشمند است
فکر کن گریه چه زیباست بخند
صبخ فردا به شبت نیست که نیست
تازه انگار که فرداست بخند
راستی آنچه که یادت دادم
پر زدن نیست که در جاست بخند
آدمک نغمه آغازنخوان
به خدا آخر دنیاست بخند
یک نفر دلش شکسته بود
توی ایستگاه استجابت دعا
منتظر نشسته بود
منتتظر،ولی دعای او
دیر کرده بود
او خبر نداشت که دعای کوچکش
توی چار راه آسمان
پشت یک چراغ قرمز شلوغ
گیر کرده بود
*
او نشست و باز هم نشست
روزها یکی یکی
از کنار او گذشت
*
روی هیچ چیز و هیچ جا
از دعای او اثر نبود
هیچ کس
از مسیر رفت و آمد دعای او
با خبر نبود
*
با خودش فکر کرد
پس دعای من کجاست؟
او چرا نمی رسد؟
شاید این دعا
راه را اشتباه رفته است!
پس بلند شد
رفت تا به آن دعا
راه را نشان دهد
رفت تا که پیش از آمدن برای او
دست دوستی تکان دهد
رفت
پس چراغ چار راه آسمان سبز شد
رفت و با صدای رفتنش
کوچه های خاکی زمین
جاده های کهکشان
سبز شد
*
او از این طرف، دعا از آن طرف
در میان راه
باهم آن دو رو به رو شدند
دست توی دست هم گذاشتند
از صمیم قلب گرم گفت و گو شدند
وای که چقدر حرف داشتند
*
برفها کم کم آب می شود
شب ذره ذره آفتاب می شود
و دعای هر کسی رفته رفته توی راه مستجاب می شود
بارالها برای لحظه هایی که بی یاد تو سپری شد مارو ببخش
خدایا ما رو ببخش به خاطر قول هایی که به تو دادیم و به آنها عمل نکردیم
پروردگارا ...تو را سوگند میدهم به تمام قطرات بارانی که از آسمان نثار زمین میکنی و همچنین تمام قطره هایی که منتظر رهسپار شدن به زمین هستند ما رو ببخش
خدایا ما رو بخش و به ما لیاقت بده که در این سال جدید لحظه هایمان را سرشار از یاد تو کنیم
پروردگارا !! ما را در این نوبهار زیبا لبریز از عشق و صفا کن
خدای مهربانم !!! به ما بیاموز که بتوانیم همچون بهار کائنات ؛وجودی دوباره بیابیم ؛ زنده شویم و با قلبی پاک زندگی از سر گیریم ....
الهی به همه فرصت دوباره بده ....آمین
آخر او خدای توست
او هم مهربان ست
او هم می گرید
او هم می خندد
وز شادی من، وزغم تو
او هم عاشق ست
عاشق ما...آنان که ز او می نالیم
پس چگونه طلب رحمت داریم
صبور و استوار باش
که تو خدایی داری
و او همین نزدیکی هاست..........
پرونده پدر؟
نامت چه بود؟
آدم
فرزند؟
من را نه مادری نه پدری، بنویس اولین یتیم خلقت
محل تولد؟
بهشت پاک
اینک محل سکونت؟
زمین خاک
آن چیست بر گرده نهادی؟
امانت است
قدت؟
روزی چنان بلند که همسایه خدا،اینک به قدر سایه بختم به روی خاک
اعضاء خانواده؟
حوای خوب و پاک ، قابیل خشمناک ، هابیل زیر خاک
روز تولدت؟
روز جمعه، به گمانم روز عشق
رنگت؟
اینک فقط سیاه ، ز شرم چنان گناه
چشمت؟
رنگی به رنگ بارش باران ، که ببارد ز آسمان
وزنت ؟
نه آنچنان سبک که پرم دئر هوای دوست
نه آ نچنان وزین که نشینم بر این خاک
جنست ؟
نیمی مرا ز خاک ، نیمی دگر خدا
شغلت ؟
در کار کشت امیدم
شاکی تو ؟
خدا
نام وکیل ؟
آن هم خدا
جرمت؟
یک سیب از درخت وسوسه
تنها همین ؟
همین!!!!
حکمت؟
تبعید در زمین
همدست در گناه؟
حوای آشنا
ترسیده ای؟
کمی
ز چه؟
که شوم اسیر خاک
آیا کسی به ملا قاتت آمده؟
بلی
که؟
گاهی فقط خدا
داری گلایه ای؟
دیگر گلایه نه؟، ولی ...
ولی چه ؟
حکمی چنین آن هم یک گناه!!؟
دلتنگ گشته ای ؟
زیاد
برای که؟
تنها خدا
آورده ای سند؟
بلی
چه ؟
دو قطره اشک
داری تو ضامنی؟
بلی
چه کسی ؟
تنها کسم خدا
در آ خرین دفاع؟
می خوانمش که چنان اجابت کند دعا