سفارش تبلیغ
صبا ویژن
انسان خود رأی به خطا و غلط درافتد . [امام علی علیه السلام]
راز افرینش
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» مناجات را یا نه ای

ای خدا Hard دلم Format مکن .................................... Filed من را خالی از برکت مکن

Option غم را خدایا On مکن ........................................ File اشکم را خدایا Run مکن

Deltree کن شاخه های غصه را .................................. سردی و افسردگی هر سه را

Jumper شادی بیا تا Set کنیم ..................................... سیستم اندوه را Reset کنیم

نام تو Password درهای بهشت ................................ آدرس Email سایت سرنوشت

ای خدا روز ازل Cad داشتی .................................... Mouse بود اما مگر Pad داشتی

که چنین طرح 3D می زدی ...................................... طرح خود بر روی CD می زدی

تا نیفتد Bug در اندیشه مان ................................... تا که ویروسی نگردد ریشه مان

ای خدا بر ما ایمن فرست ......................................... بهر دلهای پر آتش Fan فرست

ای خدا حرف دلم با کی زنم .................................... Help می خواهم که F1 می زنم

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » انسان مقدس ( جمعه 86/3/25 :: ساعت 1:25 عصر )

»» ادمک اخر د نیاست !

آدمک آخر دنیاست بخند

آدمک مرگ همینجاست بخند

آن خدایی که بزرگش خاندی

به خدا مثل تو تنهاست بخند

دست خطی که تو را عاشق کرد

شوخی کاغذی ماست بخند

فکر کن درد تو ارزشمند است

فکر کن گریه چه زیباست بخند

صبخ فردا به شبت نیست که نیست

تازه انگار که فرداست بخند

راستی آنچه که یادت دادم

پر زدن نیست که در جاست بخند

آدمک نغمه آغازنخوان

به خدا آخر دنیاست بخند 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » انسان مقدس ( جمعه 86/3/25 :: ساعت 1:6 عصر )

»» ایستگاه دعا

یک نفر دلش شکسته بود
توی ایستگاه استجابت دعا
منتظر نشسته بود
منتتظر،ولی دعای او
دیر کرده بود
او خبر نداشت که دعای کوچکش
توی چار راه آسمان
پشت یک چراغ قرمز شلوغ
گیر کرده بود
*
او نشست و باز هم نشست
روزها یکی یکی
از کنار او گذشت
*
روی هیچ چیز و هیچ جا
از دعای او اثر نبود
هیچ کس
از مسیر رفت و آمد دعای او
با خبر نبود
*
با خودش فکر کرد
پس دعای من کجاست؟
او چرا نمی رسد؟
شاید این دعا
راه را اشتباه رفته است!
پس بلند شد
رفت تا به آن دعا
راه را نشان دهد
رفت تا که پیش از آمدن برای او
دست دوستی تکان دهد
رفت
پس چراغ چار راه آسمان سبز شد
رفت و با صدای رفتنش
کوچه های خاکی زمین
جاده های کهکشان
سبز شد
*
او از این طرف، دعا از آن طرف
در میان راه
باهم آن دو رو به رو شدند
دست توی دست هم گذاشتند
از صمیم قلب گرم گفت و گو شدند
وای که چقدر حرف داشتند
*
برفها کم کم آب می شود
شب ذره ذره آفتاب می شود
و دعای هر کسی رفته رفته توی راه مستجاب  می شود



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » انسان مقدس ( جمعه 86/3/25 :: ساعت 12:24 عصر )

»» خدای من توفیقم ده تا

   الهی
توفیقم ده که بیش ازطلب همدردی، همدردی کنم
 بیش ازآنکه مرابفهمند دیگران رادرک کنم
بیش ازآنکه دوستم بدارند، دوست بدارم
زیرادرعطاکردن است که میستانیم ودربخشیدن است که بخشیده
 میشویم ودرمردن است که حیات ابدی می یابیم.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » انسان مقدس ( جمعه 86/3/25 :: ساعت 12:21 عصر )

»» مرا ببخش

بارالها برای لحظه هایی که بی یاد تو سپری شد مارو ببخش
خدایا ما رو ببخش به خاطر قول هایی که به تو دادیم و به آنها عمل نکردیم 
پروردگارا ...تو را سوگند میدهم به تمام قطرات بارانی که از آسمان نثار زمین میکنی و همچنین تمام قطره هایی که منتظر رهسپار شدن به زمین هستند ما رو ببخش
خدایا ما رو بخش و به ما لیاقت بده که در این سال جدید لحظه هایمان را سرشار از یاد تو کنیم

پروردگارا !! ما را در این نوبهار زیبا لبریز از عشق و صفا کن
خدای مهربانم !!! به ما بیاموز که بتوانیم همچون بهار کائنات ؛وجودی دوباره بیابیم ؛ زنده شویم و با قلبی پاک زندگی از سر گیریم ....

الهی به همه فرصت دوباره بده ....آمین



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » انسان مقدس ( جمعه 86/3/25 :: ساعت 12:17 عصر )

»» اخر او خدای توست

آخر او خدای توست
او هم مهربان ست
او هم می گرید
او هم می خندد
وز شادی من، وزغم تو
او هم عاشق ست
عاشق ما...آنان که ز او می نالیم
پس چگونه طلب رحمت داریم
صبور و استوار باش
که تو خدایی داری
و او همین نزدیکی هاست..........



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » انسان مقدس ( جمعه 86/3/25 :: ساعت 12:5 عصر )

»» نامه ادم

پرونده پدر؟


 
نامت چه بود؟


آدم


فرزند؟


من را نه مادری نه پدری، بنویس اولین یتیم خلقت


محل تولد؟


بهشت پاک


اینک محل سکونت؟


زمین خاک


آن چیست بر گرده نهادی؟


امانت است


قدت؟


روزی چنان بلند که همسایه خدا،اینک به قدر سایه بختم به روی خاک


اعضاء خانواده؟


حوای خوب و پاک ، قابیل خشمناک ، هابیل زیر خاک


روز تولدت؟


روز جمعه، به گمانم روز عشق


رنگت؟


اینک فقط سیاه ، ز شرم چنان گناه


چشمت؟


رنگی به رنگ بارش باران ، که ببارد ز آسمان


وزنت ؟


نه آنچنان  سبک که پرم دئر هوای دوست


 
نه آ نچنان وزین که نشینم بر این خاک


جنست ؟


نیمی مرا ز خاک ، نیمی دگر خدا


شغلت ؟


در کار کشت امیدم


شاکی تو ؟


خدا


نام وکیل ؟


آن هم خدا


جرمت؟


یک سیب از درخت وسوسه


تنها همین ؟


همین!!!!


حکمت؟


تبعید در زمین


همدست در گناه؟


حوای آشنا


ترسیده ای؟


کمی


ز چه؟


که شوم اسیر خاک


آیا کسی به ملا قاتت آمده؟


بلی


که؟


گاهی فقط خدا


داری گلایه ای؟


دیگر گلایه نه؟، ولی ...


ولی چه ؟


حکمی چنین آن هم یک گناه!!؟


دلتنگ گشته ای ؟


زیاد


برای که؟


تنها خدا


آورده ای سند؟


بلی


چه ؟


دو قطره اشک


داری تو ضامنی؟


بلی


چه کسی ؟


تنها کسم خدا


در آ خرین دفاع؟


می خوانمش که چنان اجابت کند دعا



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » انسان مقدس ( جمعه 86/3/25 :: ساعت 12:3 عصر )

»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

سخن بزرگان
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 3
>> بازدید دیروز: 1
>> مجموع بازدیدها: 15836
» درباره من

راز افرینش
انسان مقدس
وحضور شما را به این وبلاگ گرامی میدارم به نام خداوندغفار که ما را افرید وتنها نگذاشت این وبلاگ فقط برای خداست خدایی که از همه برام عزیز تره من این وبلاگ رو به وجود اوردم تا به خدا بگم که عاشقشم و دوستش دارم خدایا من بدون تو میمیرم دستم رو بگیر

» پیوندهای روزانه

جمکران [190]
حزب الهی مدرنیته [132]
تا صبح انتظار [168]
او می اید [168]
خاطرات پسر ایرونی [62]
[آرشیو(5)]

» آرشیو مطالب
دوستت دارم
ماهی میشه باورش
هر کجا باشم مال من است
بهار 1386

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان


» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب