می دانم که کوچکم
در برابر بزرگیت
می دانم که دورم
در برابر هوای نفس هایت
می دانم که هیچم
در برابر غنای نگاهت
ولی بدان در دوردست ها کودکی که هیچ بود را
جان دادی ؛ نفس دادی ,زندگانی بخشیدی
شکرت خدای من
چگونه میتوان تو را دید؟
با کدام چشم , با کدام دل؟
چگونه می توان خوب بود ؟
مشتاق دیدارم . اما با کدام چشم ؟
چشمهای من در مقابل عظمتت نابیناست ,
چشم و دلم را بینا گردان ای خالق خوبیها ....